تحلیل جامعه شناختی بازی های کشورهای اسلامی
به گزارش مرکز اسپرت، بازی های همبستگی کشورهای اسلامی نه فقط یک رویداد ورزشی بلکه یک مراسم آیینی مدرن برای بازسازی همبستگی مکانیکی در دل جامعه ای ارگانیک و پراکنده است.
به گزارش مرکز اسپرت به نقل از مهر، ششمین دوره بازیهای کشورهای اسلامی روزهای ۱۶ تا ۳۰ آبان به میزبانی شهر ریاض عربستان برگزار شد و کاروان ورزش ایران با با کسب ۲۹ مدال طلا، ۱۹ مدال نقره و ۳۳ برنز در جایگاه سوم قرار گرفت.
دکتر مقداد سادات جامعه شناس و کارشناس حوزه ورزش در یادداستی برای گروه ورزشی خبرگزاری مهر در این مورد نوشته است:
«بازی های همبستگی اسلامی (Islamic Solidarity Games) یکی از مهم ترین رویدادهای ورزشی چندرشته ای در جهان اسلام است که از سال ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۸۴ شمسی) با تصمیم سازمان همکاری اسلامی OIC، (سابقاً سازمان کنفرانس اسلامی) شروع شد. این بازیها با هدف اصلی نمایش توانایی های ورزشکاران مسلمان، تقویت حس افتخار مشترک و ایجاد همبستگی میان ۵۷ کشور عضو OIC انجام می شود.
شعار ششمین دوره این بازی ها که آبان ماه در ریاض برگزار گردید، (One Nation) یک امت – یک چشم انداز مشترک بود که دقیقا بر بعد جامعه شناختی و سیاسی آن تاکید دارد. بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی (Islamic Solidarity Games) یکی از مهم ترین ابزارهای عملی سازمان همکاری اسلامی (OIC) برای تقویت روابط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میان کشورهای مسلمان است.
نقش این بازیها فراتر از یک رویداد ورزشی ساده است و در چند محرو قابل بررسی است:
۱- تقویت حس برادری و همبستگی اسلامی
این بازیها ورزشکاران و ملت های مسلمان را زیر یک پرچم مشترک گردهم می آورد و «جشن صلح، تنوع و انسانیت» را رقم می زند. شعار این دوره یک امت – یک چشم انداز مشترک دقیقا همین پیام را منتقل می کند: ما با وجود تفاوت های جغرافیایی، زبانی و فرهنگی، یک امت هستیم.
ورزش تنها حوزه ای است که حتی کشورهایی که روابط سیاسی شان تیره یا قطع است (مثل ایران و عربستان، مصر و قطر، ترکیه و امارات در دوره هایی) بدون مشکل در یک مکان کنار هم قرار می گیرند، پرچم می زنند و با هم رقابت می کنند.
مثال واقعی: در بازیهای ۲۰۲۲ قونیه، ایران و عربستان پس از سال ها قطع رابطه، تیم هایشان در یک سالن با هم بازی کردند و حتی عکس مشترک گرفتند؛ چیزی که در اجلاس های سیاسی تقریبا نا ممکن بود.
۲- تقویت دیپلماسی ورزشی و روابط سیاسی
این رویداد فرصتی بی نظیر برای دیدار مقامات عالی کشورهای اسلامی فراهم می آورد. در همین دوره وزیر ورزش ایران و عربستان در حاشیه بازیها دیدار کردند و ایران رسما آمادگی خویش را برای میزبانی دوره ۲۰۲۹ اعلام نمود. قدمی عملی در جهت نرمال سازی و تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه این بازیها به وزیران ورزش، رؤسای کمیته های ملی المپیک و حتی گاهی رؤسای جمهور و ولیعهدها فرصت ملاقات غیررسمی و رودررو می دهد.
مثال: در مراسم افتتاحیه ریاض ۲۰۲۵، ولیعهد عربستان شخصاً از هیات های ایران، ترکیه، قطر، مصر و اندونزی استقبال کرد؛ تصاویری که در رسانه های کشورهای اسلامی خیلی بازنشر شد و حس «وحدت» را تقویت کرد.
۳- کاهش تنش های فرقه ای و قومی
بازی ها به جوانان مسلمان نشان میدهد که می توانند در حوزه جهانی موفق، متحد و سربلند باشند و با این وجود به تقویت هویت اسلامی در ورزش کمک کرده، تبعیض مقابل مسلمانان را می کاهد.
- ورزشکاران شیعه، سنی، عرب، عجم، ترک، مالایی، آفریقایی در یک تیم ملی یا در یک خوابگاه کنار هم زندگی می کنند. این تجربه مشترک موجب کاهش پیش داوری می شود.
- در قونیه ۲۰۲۲، تیم والیبال ایران و تیم اندونزی پس از بازی با هم سجده شکر گذاشتند؛ تصویری که میلیونها بار در شبکه های اجتماعی چرخید و پیام «اسلام واحد» را منتقل کرد.
۴- تقویت هویت جمعی اسلامی در مقابل اسلام هراسی جهانی
- این بازیها تنها رویداد بزرگ چندرشته ای است که مخصوص کشورهای مسلمان طراحی شده (در مقابل المپیک یا بازیهای آسیایی که هویت سکولار دارند).
- پخش گسترده مراسم افتتاحیه و اختتامیه با قرائت قرآن، نمایش معماری اسلامی، لباس های سنتی و شعار «وحدت در تنوع» به جهان نشان میدهد که جهان اسلام زنده، پویا و متحد است.
۵- همکاری عملی در سطوح پایین تر
- تبادل مربی، داور، برگزاری اردوی مشترک، انتقال دانش ورزشی.
۶- تأثیر بر افکار عمومی (به ویژه نسل جوان)
- بیشتر از ۶۰٪ جمعیت کشورهای اسلامی زیر ۳۰ سال هستند. این نسل بیشتر از سخنرانی های سیاسی، از تصاویر ورزشکاران محجبه مدال آور، فوتبالیست های الجزایری که سجده می کنند یا کشتی گیران ایرانی که پرچم فلسطین را بالا می برند تأثیر می پذیرد.
نمونه های تاریخی موفق:
- پس از بازیهای ۲۰۰۵ مکه، روابط ایران و عربستان برای چند سال به صورت قابل توجهی گرم تر شد.
- در سال ۲۰۱۷ باکو، نخستین حضور رسمی قطر پس از بحران خلیج فارس بود و ورزشکاران قطری با استقبال گرم مواجه گشتند و مقدمه ای برای کاهش تنش شد.
- در قونیه ۲۰۲۲، دیدار وزرای ورزش ایران و عربستان مستقیماً به ازسرگیری روابط دیپلماتیک چند ماه بعد کمک کرد (البته همراه با عوامل دیگر).
بازی های همبستگی اسلامی شاید نتوانند به تنهایی همه مشکلات جهان اسلام را حل کنند اما یکی از معدود پل های حقیقی و پایدار میان دولت ها و ملت های مسلمان هستند که بدون هزینه سیاسی زیاد، حس تعلق مشترک، اعتماد و دوستی را تقویت می کنند. بنابراین سازمان همکاری اسلامی این بازیها را «المپیک جهان اسلام» می نامد و سرمایه گذاری سنگینی روی آن می کند.
بعد جامعه شناختی؛ ورزش بعنوان ابزار ایجاد همبستگی اجتماعی
از منظر جامعه شناسی ورزش (که شاخه ای از جامعه شناسی است و به بررسی نقش ورزش در چارچوب های اجتماعی، هویت سازی و روابط قدرت می پردازد)، این بازیها نمونه ای کلاسیک از «ورزش به مثابه ابزار همبستگی مکانیکی و ارگانیکی» (به تعبیر دورکیم) است:
تحلیل امیل دورکیم از همبستگی اجتماعی و کاربرد آن در پدیده ورزش (همبستگی ورزشی)
امیل دورکیم (۱۸۵۸–۱۹۱۷)، پدر جامعه شناسی مدرن، در کتاب اصلی اش تقسیم کار اجتماعی دو نوع همبستگی اجتماعی را تمیز داد و توضیح داد که چه طور جوامع با گذار از سنتی به مدرن، نوع همبستگی شان تغییر می کند. او هیچگاه مستقیماً در رابطه با «ورزش» ننوشت (چون ورزش مدرن در زمان او هنوز بشکل امروزی اش وجود نداشت)، اما نظریه او یکی از قوی ترین چارچوب های جامعه شناسی ورزش شده و تقریبا همه محققان این حوزه (از پیر بوردیو و نوربرت الیاس تا محققان معاصر) از آن عبور می کنند.
دو نوع همبستگی به روایت دورکیم
۱- همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity)
- خصوصیت ها: بر پایه شباهت افراد شکل می گیرد.
- وجدان جمعی (conscience collective) خیلی قوی و همگن است.
- افراد به خاطر باورها، ارزش ها و هویت های مشترک به هم متصل می شوند، نه به خاطر تفاوت ها.
- حقوق کیفری غالب است (مجازات شدید برای انحراف از هنجار مشترک).
- نمونه کلاسیک: جوامع قبیله ای، روستایی، مذهبی.
۲-همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity)
- خصوصیت ها: بر پایه تفاوت و وابستگی متقابل شکل می گیرد.
- تقسیم کار پیچیده: هر فرد نقش تخصصی دارد و برای بقای کل سیستم به دیگران نیاز دارد (مانند اعضاء یک ارگانیسم)
- وجدان جمعی ضعیف تر اما گسترده تر می شود؛ حقوق ترمیمی (جبران خسارت) غالب است.
- نمونه کلاسیک: جوامع صنعتی و مدرن.
ورزش از نگاه دورکیم: تولید همزمان هر دو نوع همبستگی
ورزش مدرن (به ویژه رویدادهای بزرگ جمعی) یکی از معدود پدیده های اجتماعی است که در آن واحد هر دو نوع همبستگی دورکیمی را تولید و بازتولید می کند:
۱- ورزش بعنوان منبع همبستگی مکانیکی (شباهت محور)
- در لحظات برگزاری مسابقه، تماشاگران و بازیکنان در یک وجدان جمعی موقت اما خیلی شدید غوطه ور می شوند.
- احساس «ما» در مقابل «آن ها» (تیم ملی در مقابل حریف، یا حتی تماشاگران یک تیم ملی در مقابل دیگری) دقیقا همان چیزی است که دورکیم در جوامع ابتدایی توصیف می کرد.
- مراسم افتتاحیه المپیک، سرود ملی، پرچم، لباس مشترک، شعارهای یکسان همه این ها وجدان جمعی را فعال می کنند.
- دورکیم در کتاب «صور بنیانی حیات دینی» (۱۹۱۲) از هیجان جمعی (collective effervescence) صحبت می کند که دقیقا همان چیزی که در استادیوم رخ می دهد: افراد در حالت خلسه مشترک، احساس می کنند بزرگ تر از خودشان هستند این همان مکانیسم تولید همبستگی مکانیکی در جوامع مدرن است.
مثال خیلی قوی: بازیهای همبستگی اسلامی (به ویژه دوره فعلی ریاض ۲۰۲۵) دقیقا بر پایه همبستگی مکانیکی طراحی شده اند:
- شعار یک امت – یک چشم انداز مشترک
- پرچم های ملی پایین می آیند و پرچم سازمان همکاری اسلامی بالا می رود
- ورزشکاران با وجود تفاوت های زبانی، نژادی و سیاسی، زیر چتر «امت اسلامی» قرار می گیرند این دقیقا کوشش برای بازسازی وجدان جمعی اسلامی در جهانی است که تقسیم کار و منافع ملی آنرا تضعیف کرده.
۲- ورزش بعنوان منبع همبستگی ارگانیکی (وابستگی محور)
- در سطح باشگاه ها، تیم های ملی، افراد کاملا متفاوت (از نظر قومیت، طبقه، مذهب) به خاطر نقش های تخصصی شان به هم وابسته می شوند: دروازه بان، مهاجم، مربی، پزشک تیم، ماسور، هوادار، اسپانسر و...
- بدون همکاری این نقش های متفاوت، تیم وجود ندارد دقیقا مانند جامعه مدرن که دورکیم توصیف می کند.
- در بازیهای همبستگی اسلامی هم این بعد وجود دارد: کشورهای ثروتمند امکانات میزبانی و مالی فراهم می کنند و کشورهای دیگر ورزشکار می فرستند، همه از هم سود می برند نوعی تقسیم کار فراملی.
نتیجه گیری دورکیمی از ورزش در جهان معاصر
دورکیم معتقد بود که جوامع مدرن به سبب تضعیف وجدان جمعی در خطر «آنومی» (بی هنجاری) و افزایش خودکشی هستند. ورزش یکی از معدود مراسم باقیمانده است که می تواند هیجان جمعی و وجدان جمعی را باردیگر فعال کند و از آنومی جلوگیری نماید.
به عبارت دیگر؛ ورزش مدرن جایگزین مراسم دینی سنتی شده و نقش دین مدنی (civil religion) را بازی می کند (این اصطلاح بعداً توسط رابرت بلا از دل نظریه دورکیم بیرون آمد). در جهان اسلام که گرفتار تفرقه شدید سیاسی - فرقه ای است، بازیهای همبستگی اسلامی دقیقا همان کاری را می کنند که دورکیم آرزو داشت: ایجاد لحظات نادر «هیجان جمعی» که در آن مسلمانان باردیگر احساس می کنند قسمتی از یک کل بزرگ ترند حتی اگر فقط برای چند روز باشد.
بنابراین، از منظر دورکیم، این بازیها نه فقط یک رویداد ورزشی، بلکه یک مراسم آیینی مدرن برای بازسازی همبستگی مکانیکی در دل جامعه ای ارگانیک و پراکنده هستند و شاید یکی از مؤثرترین ابزارهای موجود برای ممانعت از فروپاشی کامل وجدان جمعی امت اسلامی. حرف آخر اینکه از منظر جامعه شناسی ورزش (که شاخه ای از جامعه شناسی است و به بررسی نقش ورزش در قالب های اجتماعی، هویت سازی و روابط قدرت می پردازد)، این بازی ها نمونه ای کلاسیک از ورزش به مثابه ابزار همبستگی مکانیکی و ارگانیکی (به تعبیر دورکیم) است: امیل دورکیم (۱۸۵۸–۱۹۱۷)، پدر جامعه شناسی مدرن، در کتاب اصلی اش تقسیم کار اجتماعی دو نوع همبستگی اجتماعی را تمیز داد و توضیح داد که چه طور جوامع با گذار از سنتی به مدرن، نوع همبستگی شان تغییر می کند. او هیچ گاه مستقیماً در ارتباط با ورزش ننوشت (چون ورزش مدرن در زمان او هنوز بشکل امروزی اش وجود نداشت)، اما نظریه او یکی از قوی ترین چارچوب های جامعه شناسی ورزش شده و حدودا همه محققان این حوزه (از پیر بوردیو و نوربرت الیاس تا محققان معاصر) از آن عبور می کنند. - تقسیم کار پیچیده: هر فرد نقش تخصصی دارد و برای بقای کل سیستم به دیگران نیاز دارد (مانند اعضاء یک ارگانیسم) - وجدان جمعی ضعیف تر اما گسترده تر می شود؛ حقوق ترمیمی (جبران خسارت) غالب است.
منبع: markazisport.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب